اهرم مالی
اهرم مالی کمک میکند تا سرمایه گذاران بتوانند سودی بالاتری از سود سرمایه خود بدست آورند. این ابزار به اشخاص و شرکتها فرصتهای سرمایه گذاری و کسب سود بالاتری را ارائه میدهد.
اهرم مالی یا Leverage به معنای به کارگیری از ابزارهای مالی یا بدهی جهت افزایش سود سرمایه گذاری می باشد . سرمایه گذار یا شرکت جدا از داراییها و سرمایه خود میتوانند ، بدون آنکه سرمایه گذار جدیدی اضافه شود، از طریق قرض گرفتن (ایجاد بدهی) سرمایه و فعالیتهای مالی خود را بیشتر کنند.
استفاده ازاهرم مالی در بخشهای مختلف بازارهای مالی سالیان زیادی است به کارگیری میشود. در بازار ملک و مسکن اشخاص برای خرید خانه ، زمین و موارد دیگراز وام یا قرض استفاده میکنند. به هرمیزان که وام و قرض دریافتی بیشتر باشد، فرد این توانایی را دارد که سرمایه بالاتری را خریداری کند اما ریسک بالاتری را جهت بازپرداخت وام و قرض متحمل میشود . در بازارهای مالی دیگر نیز اشخاص جهت استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری و کسب سود از وام و اعتبار استفاده میکنند.و دریافت اعتبار جهت خرید سهام اوراق بهادار نیز مورد دیگری از به کارگیری از اهرم مالی است.
شرکتها هم جهت استفاده از طرحهای جدید و تأمین منابع مالی از وام و اعتبار استفاده میکنند. هرچقدر اهرم مالی به کار گیری شده در یک شرکت بالا باشد سرمایه کمتری لازم میباشد . به کارگیری اهرم مالی باعث میشود سود یا ضرر بر روی پایه کمتری باشد اما نسبت بیشتری بسازد. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که ۱۰ میلیارد تومان سرمایه دارد.حالا اگر این شرکت بتواند جهت انجام فعالیتهای خود وام و اعتباری برابر ۳۰ میلیارد تومان بگیرد ، در حال حاضر40 میلیارد تومان برای سرمایه گذاری در عملیاتهای خود دارد.
مقاله خوبی دیگری در مورد تعیین حد ضرر در معاملات بورسی
به کارگیری اهرم مالی در شرکتهای بورسی
همانطور که در بالا بیان شد شرکتها جهت تأمین منابع مالی جدید میتوانند به جای افزایش تعداد سرمایه گذاران، از اهرم مالی استفاده کنند. از امتیازات استفاده از اهرم مالی به نسبت انتشار سهام جدید و دعوت سرمایه گذاران، در این میباشد که سودهای افزایش یافته از محل سرمایهگذاریهای جدید، بین تعداد زیادی از سهامداران توزیع نمیشوند. البته اینم هست که چنانچه برنامههای توسعهای شرکت طبق پیشبینیها و سودی که در نظر گرفته شده صورت نگیرد ، احتمال دارد بدهی زیادی از محل اهرم مالی برای شرکت بسازد که شرکت مجبور شود تا از محل سود سهامداران این بدهیها را حساب کند.
به کارگیری اهرم مالی در صورتی که باعث این میشود افراد یا شرکتها بازدهیهای بیشتری بدست آورند ، باعث بالا رفتن ریسک سرمایهگذاری نیز میشود. به هر میزان که استفاده از اهرم مالی بیشتر شود ریسک هم نیز افزایش میابد .بنابراین موقعی که از اهرم جهت سرمایه گذاری استفاده میشود و سرمایه گذاری طبق پیشبینیها صورت نگیرد ، زیان احتمالی خیلی بزرگتر از موقعی میشود که از اهرم استفاده نشده است. اهرم سود و زیان صورت گرفته را خیلی بیشتر میکند.
در نتیجه توجه به اهرم مالی شرکتها جهت بررسی تحلیلی آنها خیلی مهم است؛ به این دلیل که اهرم مالی بیانگر آن است که چه مقدار از رشد شرکت توسط طرحهای توسعهای و فعالیتهای شرکت صورت گرفته است یا به وسیله منابع مالی قرض گرفته، ساخته شده است . نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام این موضوع را میتواند به خوبی نشان دهد. بالا بودن این نسبت به معنای بالا بودن بدهی شرکت و به کارگیری بیش از حد از اهرم مالی است. اما کم بودن این نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به معنای استفاده درست شرکت از سرمایه سهامداران و منابع موجود است.
تعدادزیادی از تحلیل گران از درجه اهرم مالی (Degree of Financial) جهت بررسیهای تحلیل شرکتها استفاده میکنند. DFL به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی نیز میگویند. به عبارتی هرچقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود سهم نیز افزایش میابد.
به کارگیری اهرم مالی جهت انجام معاملات اعتباری
همواره قسمتی از معاملات انجام شده در بازار سرمایه با استفاده از اهرم مالی یا همان اهرم بدهی ایجاد میشود . این قسمت از معاملات به وسیله خریدارانی صورت میگیرد که با تثبیت رونق بازار، به دنبال استفاده از فرصت رشد سریع قیمتها هستند. افرادی که معتقد به بازدهی بالای بازار سرمایه هستند و میخواهند با دریافت منابع مالی از کارگزاریها (گرفتن اعتبار) سود بالاتری بدست آورند. با توجه به ناپایدار بودن این منابع و ریسک زیادی که این بخش از بازار به خریداران تحمیل میکند، معاملات صورت گرفته با ضررهای خیلی زیادی پایان مییابند.به طور مثال استفاده از اهرم مالی در سال ۹۲ سبب شد تا خیلی از سهامداران حقیقی و حقوقی بیشتر از میزان سرمایه خود، سود بدست آورند و به دنبال آن ، شاخص کل بورس نیز بیشتر از حد معمول بالا رفت. واما در سال ۹۳ وضعیتی یکسانی البته در مسیر نزولی مشاهده شد. در این سال سهامدارانی که از اهرمهای مالی در موقعیت نامناسب و نزول بازار استفاده کردند، زیانهای زیاد و سنگینی را تجربه کردند؛ در زمانهایی که بازار سرمایه با هیجان و رشد بالای همراه است، همراهی یک اهرم مالی مث خرید اعتباری به میزان هیجانات می افزاید و نگرانی بابت اضافه جهش (overshoot) در بازار شکل میگیرد .
بنابراین این تجارب تلخ موجب شکلگیری تصور اشتباه درمورد مناسب نبودن بازار سرمایه برای سرمایه گذاری میشود. در این راستا سازمان بورس بهعنوان نهاد ناظر در سالهای اخیر تلاش زیادی در جهت قانونمند کردن اعطای اعتبارات در شبکه کارگزاریها به خصوص رعایت نسبتهای کفایت سرمایه و اخذ وثایق کافی از مشتریان نموده است اما هنوز هم ضرورت مدیریت حجم منابع اعتباری در کل شبکه کارگزاری باید در نظر گرفت .
جهت شرکت در کلاس های آموزش رایگان بورس اینجا را کلیک کنید